مرد غارنشین شهرستان فومن در غار سرشماری شد!

به گزارش وبلاگ وردپرس، مرد غارنشین شهرستان فومن معروف به عزیز جنگلی پس از 55 سال زندگی در غار سرشماری شد. این مرد در این سال ها به تنهایی در غار زندگی می کرد و در حالی که اهالی روستای سه سار برای او کلبه ای در جنگل ساخته اند، حاضر به زندگی در این کلبه نیست.

مرد غارنشین شهرستان فومن در غار سرشماری شد!

عزیز 75 ساله به خاطر شکست در عشق، سر به کوه گذاشت و دیگر به روستا بازنگشت. مرد غارنشین درباره داستان زندگی اش می گوید:

هفت ساله بودم که مادرم فوت کرد. چهار سال بعد هم پدرم فوت کرد و مکتب را رها کردم و مشغول کار شدم تا اینکه شکست عشقی مرا غارنشین کرد.

درباره علت شکست عشقی او دو روایت وجود دارد. خود عزیز می گوید، 20 ساله بودم که عاشق دختری به نام نگار شدم. هر روز در جهت او می نشستم. نگار بسیار زیبا بود و هر کسی او را می دید عاشقش می شد. من اگر یک روز نگار را نمی دیدم دیوانه می شدم. او هر روز با اسبش به کنار چشمه می آمد به همین دلیل من هم در کنار چشمه منتظرش می ماندم. یک بار به خواستگاری نگار رفتم اما چون پدر و مادر نداشتم، او را به من ندادند. نگار یک روز از روی اسب افتاد و مرد. بعد از مرگ نگار زندگی در روستا برایم خیلی سخت بود؛ به همین دلیل بی هدف به طرف جنگل رفتم. پس از چند روز سرگردانی غار کوچکی را پیدا کردم و تصمیم گرفتم در آنجا زندگی کنم.

اما اهالی داستان دیگری را تعریف می نمایند و معتقدند پدر نگار کدخدای روستا بوده و نمی خواسته دخترش را به عزیز بدهد، به همین دلیل او را به عقد مرد دیگری درآورده و به دروغ به عزیز گفته که دخترش فوت نموده است.

عزیز سواد خواندن و نوشتن دارد و تا کلاس پنجم درس خوانده است. حافظه ای قوی دارد و گاهی برای نگار شعر می نویسد. نگار نازنینم مست و طناز / به سوی من بیا باز این بیتی است که در وصف نگار سروده و آن را زمزمه می نماید.

او به زندگی در غار عادت نموده و علاقه به بازگشت به روستا ندارد. پیرمرد از ماشین و موتور می ترسد و با تماشا آنها به سمت جنگل فرار می نماید. روستائیان می گویند یک بار با موتور در جاده جنگلی تصادف نموده و این حادثه باعث وحشت او از ماشین و موتور شده است.

عزیز درباره غذای خود می گوید:

از غذای گرم بدم می آید و میوه درختان و ماست می خورم. عاشق نوشابه هستم و مردم روستا به من نوشابه و ماست می دهند. به این زندگی عادت نموده ام و نمی خواهم دیگر به روستا برگردم. روزها در جنگل می گردم و ظهرها مقابل غار زیر آفتاب می خوابم. با حیوانات جنگل دوست هستم و از آنها نمی ترسم. اهالی روستا به من لباس داده اند تا سرما نخورم.

عزیز 20 سال قبل تصادف کرد و اهالی وقتی وضعیتش را تماشاد او را به درمانگاه بردند که در آنجا پرستاران وی را حمام کردند. بعد از آن دیگر به حمام نرفت. مرد جنگلی درباره شستن خود گفت:

گاهی در رودخانه خودم را می شویم اما چون همواره زیر آفتاب هستم بیمار و کثیف نمی شوم.

طی سال های اخیر مسئولان شهر فومن و اهالی به او یاری نموده و مراقبش هستند اما عزیز غده ای بزرگ در گردنش دارد که سال هاست این مهمان ناخوانده را تحمل می نماید. تنها آرزوی او داشتن یک تفنگ سرپر است و می گوید که اگر تفنگ سرپر داشته باشم، با آن به کسی شلیک نمی کنم.

دو انگشت او قطع شده است. خودش می گوید، با تبر قصد قطع کردن شاخه ای را داشته که به اشتباه دو انگشتش را قطع نموده است.

حال با گذشت 55 سال غارنشینی عزیز، مشخصات او در سرشماری سال جاری ثبت شد و می تواند برای گرفتن شناسنامه و کارت ملی اقدام کند.

منبع: کجارو / خبرگزاری ایسنا

به "مرد غارنشین شهرستان فومن در غار سرشماری شد!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مرد غارنشین شهرستان فومن در غار سرشماری شد!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید